سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حدیث دل

سلام

آقاجون بازم منم.

اومدم بگم تولدت مبارک.

آقاجون امروز مادرت زهرا(س) خیلی خوشحاله. آقاجون به مادرت بگو که منم اومدم، درسته دستم خالیه اما ... .

اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری الصدیق الشهید صلوه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک.....میلاد رضای ال نبی نگین خراسان را به تمام عاشقان تبریک می گویم.عیدتون مبارک


[ یکشنبه 85/9/12 ] [ 11:59 صبح ] [ محسن مجیدی ] [ نظر ]

سلام

 

متن زیر از وبلاگ طلبه3 انتخاب شده است

 

رفت ...

ساعت ده و نیم دوشنبه شب، 29 آبان بود که قلبی از تپش ایستاد: «انا لله و انا ... » ، خبر به سرعت پخش شد، خیلی‌ها شوکه شدند. صدا و سیما در آن روزهای آخر، هیچ خبری از وخامت حال آن مرجع عظیم الشا?ن مخابره نکرده بود، البته از صدا و سیمایی که سخنان رهبری را هم گزینشی منتشر می‌کند، نباید انتظاری بیش از این داشت.

البته صدا و سیما کوشید تا کوتاهی خویش را جبران کند. شبکه اول سیما برای عرض تسلیت این زیرنویس را منتشر می‌کرد: «رحلت آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی را تسلیت می‌گوییم.»

بد نیست بدانیم که «آیت الله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی» فردی غیر از «آیت الله میرزا جوادآقا تبریزی» است. نفر اول، از عرفای بزرگ معاصر و استاد اخلاق امام خمینی ـ رض ـ بودند که 84 سال پیش درگذشتند و نفر دوم از مراجع بسیار عالی قدر جهان تشیع بودند.

در همان روزها یک نفر هم به یکی از برنامه‌های زنده شبکه سوم زنگ زد و ارتحال «آیت الله بهجت تبریزی» را تسلیت گفت!

گوش کن خب

به یک فروند چماق با قدرت تخریب کنندگی نافرم احتیاج داریم لطفا ... بعضی وقت‌ها که آدم داره با یکی حرف می‌زنه به یه جایی می‌رسه که هوس می‌کنه یه چماقی، چیزی پیدا کنه بکوبه توی سر طرف.

کارشناسان معتقدند (توی ایران تعداد کارشناس‌ها از تعداد جمعیت ایران بیشتره؛ مگه نه؟) ... کارشناسان معتقدند این احساس معمولا دو موقع به آدم دست می‌ده:

یکی اینکه مخاطبمون به شدت آی کیو باشه، یعنی هر چی میگی انگار که نمیگی ... قاطه قاطه طرف. بعد هم اگه بری بیوگرافیش رو بررسی کنی، این سوابق رو کشف می‌کنی:

  • ای کی یو سان ثانی
  • نماینده انحصاری مونگولیسم در ایران
  • فارغ‌التحصیل مهندسی آبیاری گیاهان دریایی
  • خواننده (این دوره زمونه که دیگه خوانندگی صدا نمی خواد، سواد نمی‌خواد، یه خورده داد و بی‌داد می‌کنی، بعد اسمت رو می‌ذاری دی جی ... ، بعدش هم می‌شینی هرهر به آدم‌هایی که mp3playerهاشون رو با صدای تو پر کردن می‌خندی، به همین راحتی.)
  • نوه سیزدهم ملا نصرالدین مرحوم _ره_
  • تئوریسین اقتصادی
  • برره پژوه
  • دبیرکل یکی از احزاب سیاسی
  • پایه‌گذار علم سه مجهولی کردن یک معادله دو مجهولی

دومین جایی که آدم دنبال چماق می‌گرده جاییه که طرف هی میگه:«بعله بعله ... اوهوم ... درست میگی ... همین طوره» ولی تو می‌دونی که حتی یکی از جملاتت رو هم گوش نمی‌کنه، فقط تایید می‌کنه، به قول بر و بچ دانشجوی فلسفه «تصور بلا تصدیق» داره، یا به قول استاد فیزیک دبیرستانمون، مثل بز اخفش فقط سر تکون میده.

حالا بیا زاویه دوربین رو عوض کنیم و به جای دیدن عیب‌های بقیه، عیب‌های خودمون رو ببینیم، این طوری بهتر نیست؟

خیلی وقتا دوستمون داره با ما صحبت می‌کنه، اما ما به حرفش توجهی نمی‌کنیم و فقط تایید می‌کنیم. بعضی وقتا هم اون‌قدر تابلو می‌کنیم که به جای «نه» هم می‌گیم «بله». بی‌توجه بودن و گوش نکردن به حرف مخاطب یه جور توهین به اونه، و برعکس وقتی به حرف‌های کسی با دقت گوش می‌دیم، اون احساس می‌کنه که براش احترام و شخصیت قائلیم و جذبمون می‌شه.

۞

پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ اون‌قدر با دقت به حرف‌های مردم توجه می‌کردن که منافقان پیامبر- ص- رو مسخره می‌کردن ومی‌گفتن: «او گوش است»!

«و منهم الذین یؤذون النبی ... »: «و از منافقان کسانی هستند که پیامبر را آزار می‌دهند و می‌گویند: او گوش است، بگو اگر گوش است برای شما که خوب است ... .» (سوره توبه، آیه 61)

۞

«آیت الله عمید زنجانی»، رئیس دانشگاه تهران، می‌گفت: «این خصلت را من در امام خمینی ـ رض ـ دیدم که وقتی شخصی می‌خواست مطلبی را خدمتشان بگوید، با کمال دقت و حواس کامل به حرف طرف گوش می‌دادند که حرف او را خوب بگیرند، به طوری که اگر کسی دقت می‌کرد می‌دید که امام با چه وسواسی به حرف‌هایی که خدمتشان عرض می‌شد گوش می‌کردند.»

۞

گوش کن خب دارم حرف می‌زنم، چرا هی کلیک می‌کنی؟


[ چهارشنبه 85/9/8 ] [ 10:1 عصر ] [ محسن مجیدی ] [ نظر ]

بعضی آدم‌ها اشتباهاتی رو که از بقیه می‌بینن اصلا نمی‌بینن! متوجه‌ای؟ یعنی اهل تساهل و تسامحن وحشتناک! اونا میگن آدم نباید در برابر خطاهای بقیه خودشو ناراحت کنه، آدم باید رله باشه، اُپـن باشه، لارج باشه ...

اما دسته دوم اصلا تو مرامشون نیست که بخوان در مقابل اشتباه کسی نرمشی نشون بدن، مثلا دوستش یه بار توی عمرش دیر اومده سر قرار (هر دوتاشون پسرن‌ها!)، آقا همچین هوار می‌کشه که: مگه تو سر ساعت نباس بیای؟ مگه تو قانون نوفهمی؟ مگه تو ...

این خط و مرزش کجاس؟ کجاها باید ریلکس باشیم و بی‌خیالی طی کنیم و کجاها باید حساس باشیم؟ اصلا مرزی هست این وسط یا نه «هویجوری» و لنگ در هواس؟ رفتار بزرگان چه جوری بوده؟ اگه مثلا پیامبر اعظم ـ ص ـ‌ جای ما بودن چه رفتاری داشتن؟

?

«اینکه عرض می‌کنیم پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ ملایم بود، مقصود این است که پیغمبر در مسایل فردی و شخصی نرم و ملایم بود، نه در مسایل اصولی، درآنجا پیامبر صد در صد صلابت داشت و انعطاف‌ناپذیر بود. یک وقت کسی رفتار بدی راجع به شخص پیغمبر می‌کرد، مثلا به شخص پیغمبر اهانت می‌کرد، این مساله‌ای بود مربوط به شخص خودش و یک وقت کسی قانون اسلام را نقض می‌کرد، آیا پیغمبر می‌گفت مهم نیست؟ ابدا ... پیغمبر در سلوک فردی و در امور شخصی نرم و ملایم بود، ولی در مسایل اصولی هرگز نرمش نشان نمی‌داد.» (شهید مطهری، سیره نبوی، ص 206)

در حلال و حرام خدا باید قاطع بود

استادی می‌گفت:

ببین قاعده کلیش اینه: «انعطاف در مسایل شخصی‌مون و قاطعیت در حلال و حرام خدا» ... یه بار مثلا یه کسی حرفی پشت سرمون زده، بعد اومده عذرخواهی، خب اینجا آدم باید بگه اشکال نداره، خواهش می‌کنم؛ اما یه بار می‌بینی یه کسی اون‌قدر حقیر و بدبخته که داره صاف صاف علنا گناه می‌کنه و از «خدا»، «خودش» و «بقیـه» هم خجالت نمی‌کشه، اینجا دیگه نمی‌شه بگیم:«خب عزیز دل برادر، تو چقدر باحالی ... اشکال نداره که ...» نه اینجا دیگه باید اعتراض کنیم.

بذار یه مثال بزنم، استاد «صفایی حائری» (عین صاد) فوق‌العاده خوش‌برخورد و صمیمی بود، اون‌قدر که یه بار که آخر شب داشت از خیابون می‌گذشت، توی راه یه جوون موتوری و دوستش میگن بریم چند تا تیکه بار حاج اقا کنیم و حالشو ببریم! ... اما بعد از جسارت، این‌قدر حاج آقا با مهربونی باهاشون رفتار می‌کنه که جفتشون توبه می‌کنن و مسیر زندگی‌شون تغییر می‌کنه، یکی‌شون میاد «طلبه» می‌شه و اون یکی هم میره جبهه «شهید» میشه! اما همین آقای صفایی یه بار توی یه جلسه‌ای داشت صحبت می‌کرد که خانوم‌ها بودن، متوجه میشه بعضی خانوم‌ها حجابشون کامل نیست، یه دفعه به شدت عصبانی میشه، رنگش عوض میشه و با ناراحتی و سوز میگه: «این چه حجابی است که بعضی‌ها دارند، خودتان را جمع کنید، حجابتان را درست کنید.»


[ چهارشنبه 85/9/8 ] [ 10:1 عصر ] [ محسن مجیدی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

درمورد حدیث کساء و حضرت زهرا(س)
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 23
کل بازدیدها: 128626